این مقاله درباره بیماری خطرناک و بدون درمان، مرگ مغزی و علت آن با نشانه ها و علایم آن است. پس با ما همراه باشید تا آخر مقاله همچین شما می توانید مقالات بیشتری را در وبلاگ کامجوطب مطالعه کنید.
مرگ مغزی و علت آن
مرگ مغزی (Brain death) عبارت است از خاتمه یافتن تمام فعالیتهای مغز شامل فعالیت های غیر ارادی لازم برای ادامه حیات در اثر نکروز مرگ سلولی نورون های مغزی به دنبال نرسیدن اکسیژن به مغز. مرگ مغزی را نباید با اغما و وضعیت نباتی پایدار اشتباه کرد. مرگ مغزی اعم از اینکه در تمام مغز یا ساقه مغز روی داده باشد در بسیاری از مراجع قضایی جهان نشانه قانونی مرگ شناخته می شود.
به طور سنتی مرگ را خاتمه عملکردی بدن به ویژه تنفس و ضربان قلب می دانند با افزایش امکانات پزشکی امروز برای احیای افرادی که دارای تنفس و ضربان قلب یاسر علائم خارجی حیات نیستند نیاز به تعریف بهتری برای مرگ آشکار شده است اولین کشوری که از واژه مرگ مغزی به عنوان تعریف قانونی یا نشانه مرگ استفاده کرد.
کشور فنلاند بود که در سال ۱۹۷۱ مبادرت به این کار نمود البته قبل از فنلاند در ایالات کانزاس آمریکا قانون مشابهی به تصویب رسیده بود امروزه و مراجع قانونی و پزشکی ایالات متحده واژه مرگ مغزی را به عنوان تعریف قانونی مرغ مورد استفاده قرار می دهند و فرد دچار مرگ مغزی را مرده تلقی می کنند حتی اگر وسایل پزشکی حمایت کننده حیات فرآیندهای متابولیکی فرد را مداومت ببخشند.
در فردی که دچار مرگ مغزی شده در معاینه فیزیکی علایمی از عملکرد مغز دیده نمی شود از جمله این عملکردها پاسخ به درد و رفلکس های عصبی مغزی است که همگی از بین می روند و رفلکس مردمک به نور،رفلکس قرینه، رفلکس اُغ زدن، رفلکس کالریک، رفلکس چشمی،سَری و تنفس خود به خود وجود ندارد فرد دچار مرگ مغزی قادر به برقراری ارتباط با محیط پیرامونی خود نیست نمی بیند و نمی تواند صحبت کند.
تشخیص میان مرگ مغزی و وضعیت های مقلد مرگ مغزی مثل مصرف بیش از حد دارویی باربیتورات، مسمومیت الکل، مصرف بیش از حد آرام بخش ها،کاهش شدید دمای بدن، کاهش قند خون، اغما یا وضعیت نباتی مزمن اهمیت زیادی دارد. بنابراین شرایط اینکه فردی را دچار مرگ مغزی شده بدانیم عبارتند از:
الف) فرد در اغمای عمیق باشد شواهدی مبنی بر مصرف داروهای مضعف دستگاه عصبی مرکزی موجود نباشد، اختلالات متابولیک توکسیک سمی و درون ریز در کار نباشد و شواهد دال بر هیپوترمی دمای زیر ۳۲ درجه به عنوان عامل اغما وجود نداشته باشد.
ب) قطع کامل تنفس و موجود نبودن تنفس خود به خودی که موجب وابستگی قطعی به دستگاه تنفس مصنوعی شده است.
پ) علت اغما تا حد امکان با استفاده از اقدامات معمول مشخص شده باشد تایید نهایی یافته های بالینی با انجام و اثبات قسمت های آزمایشگاهی تکمیلی شامل تست وقفه تنفسی مثبت و نوار مغزی صورت میگیرد تست وقفه تنفسی (آپنه) مثبت آن است که بیمار ۱۰ دقیقه پیش از جدا کردن وی از دستگاه تنفس مصنوعی (ونتیلاتور) اکسیژن ۱۰۰ درصد داده شده و پس از جدا کردن از دستگاه اکسیژن به میزان ۶ لیتر در دقیقه داده شده و اجازه داده شده است تا فشار دی اکسید کربن آن به ۶۰ میلی لیتر جیوه برسد ولی هرگونه فعالیت تنفسی وجود نداشته است این وضعیت تایید کننده وجود مرگ مغزی است.
ایزو الکتریک بودن نوار مغزی عدم وجود امواج مغزی در دو نوبت و حداقل به فاصله شش ساعت و هر نوبت به مدت ۲۰ دقیقه موید وجود مرگ مغزی است. تمام یافته های بالینی و تست ها باید به مدت ۲۴ ساعت بدون تغییر بوده باشند.
در مورد کودکان زیر ۵ سال زمان نگهداری بیمار در دستگاه تنفس مصنوعی حداقل ۷۲ ساعت است.
علل
علل شایع مرگ مغزی عبارتند از: تصادفات رانندگی، ضربه مغزی، سقوط از بلندی، مسمومیت ها ،غرق شدن در آب ،خونریزی داخل مغز و سکته مغزی.
هر نوع آسیب شدید به مغز می تواند تورم بافت مغز را به دنبال داشته باشد و چون مغز در فضای بسته استخوان جمجمه قرار دارد و برای افزایش حجم ایجاد شده جای کافی موجود نیست در قسمت های پایین تر مغز ساقه مغز فشار وارد می آید و در نتیجه گردش خون قسمت های بالای مغز مختل می شود و اکسیژن کافی به این قسمتها نمی رسد ممکن است.
این فرآیند چند دقیقه یا چند روز طول بکشد و هرچند می توان فعالیت قلب را به کمک دستگاه تنفس مصنوعی ادامه داد ولی وقتی مغز ساقه مغز که وظیفه کنترل تنفس و ضربان قلب را برعهده دارند اکسیژن میرسد و این قسمت ها دچار مرگ میشوند.
⚠️توجه⚠️
در صورت داشتن اجازه کتبی و آگاهانه قبلی از فرد دچار مرگ مغزی که در زمان سلامت بودن از وی گرفته شده است و یا گرفتن رضایت از خویشاوندان نزدیک در زمانی که فرد دچار مرگ مغزی شده میتوانست پیوند بسیاری از اعضای بدن او به افراد نیازمند به این اعضا اقدام نمود تا زمانی که اعضای مورد پیوند به طور کامل از بدن فرد اهدا کننده دچار مرگ مغزی خارج نشده اند نباید دستگاه تنفسی مصنوعی را از وی جدا نمود.
‼️نکته❗️
🔸تفاوت مرگ مغزی با اغما آن است که در واقع در اغما یک نوع اختلال در کارکرد مغز وجود دارد فرد ابتلا به کاهش سطح هوشیاری میشود و به هیچ یک از تحریکات اطراف خود پاسخ نمی دهد در اغما شانسی بهبود برای بعضی از بیماران وجود دارد ولی در مرگ مغزی بهبودی فرق غیر ممکن است و خواهد کرد
🔺 زندگی نباتی هم با مرگ مغزی تفاوت دارد زندگی نباتی تقریباً همیشه به دنبال اغما روی می دهد و در آن با این که چشمان فرد باز است و بیدار به نظر می رسد و یکسری حرکات غیر ارادی بدنش وجود دارند ولی هیچ نوع عملکرد ذهنی و ادراکی ندارد این نوع افراد به دنبال آسیب شدید مغزی سال ها زنده می مانند و در ظاهر هوشیار اولین میتوانند با محیط اطراف خود ارتباط برقرار کنند.
شروع بررسی مرگ مغزی با درخواست پزشک معالجه و از طریق وره پزشکی انجام می شود در کشور ما پزشکان تایید کننده مرگ مغزی تکمیلکننده برگه مخصوص تایید از حداقل دو پزشک متخصص مغز و اعصاب و یا یک متخصص مغز و اعصاب و یک متخصص جراحی مغز و اعصاب تشکیل می شوند که هر کدام جداگانه بیمار را معاینه و برگه مخصوص را تکمیل و مهر امضا میکنند
همانگونه که ذکر شد به دنبال مرگ مغزی هنوز قلب ضربان دارد نمیتوان با تنفسی مکانیکی سحر اعضای حیاتی فرد را کاملا زنده و عملکردی نگه داشت و این موضوع امکان پیوند عضو را فراهم میسازد.
توجه!: این مطلب صرفا جنبه آموزشی دارد و برای استفاده از نسخه های آن لازم است با پزشک یا متخصص مربوطه مشورت کنید.
منبع:
انجمن پزشکی بریتانیا / British Medical Association – Family Medical Encyclopedia
اتمام مقاله/